خلاصه داستان : زینب مثل هزاران دختر جوون دیگه دوست داره در فضای مجازی فنومن بشه و از زندگی فقیرانه‌اش خلاص بشه اما در عین حال مجبوره برای پدرش، مادری هم بکنه، چون بابای 45 ساله‌اش عقل و احساساتش در حد یه بچه پنج سال...

خلاصه داستان : خانواده سروت بخاطر دلایل خانوادگی مجبور میشوند از اسکی‌شهر به استانبول نقل مکان کنند. هارون که بخاطر مشکل داشتن با پدرش 25 سال قبل استانبول را ترک کرده بود بعد از 25 سال همراه زن و بچه‌هایش به خانه‌ی...

خلاصه داستان : ماجرا از اونجایی شروع میشه که عمر برای از سر وا کردن دختری که زن عموش براش در نظر گرفته بود وانمود کرد دفنه دوست دخترشه و بوسیدش. زن عموی عمر که میخواست به هرقیمتی برای عمر زن بگیره سراغ دفنه میره و ب...

خلاصه داستان : باریش گونر در بیمارستان حصاراونو که یکی از قدیمی‌ترین و ریشه‌دار ترین بیمارستان‌های استانبول است بعنوان رئیس کادر پزشکی مشغول به کار میشود ولی این بیمارستان در حال حاضر دوران سختی را پشت سر میگذارد. ب...